بند ۱
آخر رسیدن به تو
با بی رخمی زدن
داره میبینه زینبت
که خونی میشه این بدن
حسین حسین
سر تو رفت آقا به روی نیزه ها
دیدم سرتو از بدن شده جدا
به دورخواهرتوئن نامحرما
حسین حسین
میان با مرکبا به روی پیکرت
یکی اومد بانیزه زد روسرت
به زیردستو پاشکسته شد پرت
حسین من حسین من
_____________________________
بند ۲
زدن سرت رو روی نی
موهای تو پریشونه
شکسته ابروی تو
سر تو غرق خونه
حسین حسین
گرفت موهاتو روی خاک میکشید
تا اینکه آخرش به قتلگاه رسید
ازاون به بعد دیگه چشات چیزی ندید
حسین حسین
بریده حنجرت رو ای وای من
بدست گرفت سرت رو ای وای من
کشیده پیکرت رو ای وای من
حسین من حسین من
_____________________________
بند ۳
برای خواهر حسین
رسیده روز سیاه
داداش حسینودارن
میبرن به سمت قتلگاه
حسین حسین
با چوب تر زدن به روی لبات
شکسته ابروی تو و دندونات
یه دنیا غم نشسته توی چشات
حسین حسین
نفس آخرت رو بی سر کشیدی
تورفتی آخرش به آرزوت رسیدی
تو از کسی هیچ خیری ندیدی
حسین من حسین من
- چهارشنبه
- 15
- شهریور
- 1402
- ساعت
- 20:57
- نوشته شده توسط
- یوسف اکبری
- شاعر:
-
مجید آقاجانی
ارسال دیدگاه