?بند اول:
تا با تو آرمیدهام از خود رمیدهام
منت خدای را که چه خوش آرمیدهام
گر بر ندارم از سر زلف تو دست شوق
عیبم مکن که تازه به دولت رسیدهام
تویی آمر و ما همه مأمور
تویی معنیِ نورٌ عَلیٰ نور
به تو عرض سلام زِ رَهِ دور، آقا
السلامُ عَلیٰ، ساکن کرب و بلا
السلام علی، خامس آل عبا
وَ بِیُمْنِهِ رُزِقَ الْوَرا
?بند دوم:
عیبی نباشد از تو که بر ما جفا رود
مجنون از آستانه لیلی کجا رود
گر من گدای کوی تو باشم غریب نیست
قارون اگر به خیل تو آید گدا رود
تویی شاه عطا و کرامت
تویی شمس منیر امامت
تویی شافع روز قیامت، آقا
پادشاهم حسین، عشق دل مصطفی
پادشاهم حسین، حجت و خون خدا
وَ بِیُمْنِهِ رُزِقَ الْوَرا
?بند سوم:
تنها نه جا به خلوت دل ها گرفته ای
ملک وجود را همه یک جا گرفته ای
حسرت مبر ز گریهٔ بی اختیار ما
اکنون که اختیار دل از ما گرفته ای
تویی علت اشک دو دیده
تویی تشنه لبِ سر بریده
تویی بی کفنِ بلا دیده، آقا
السلام علی، مُرَمِّلٌ بِدِّما
آه و واویلتا، کشته ی دشت بلا
وَ بِیُمْنِهِ رُزِقَ الْوَرا
- چهارشنبه
- 29
- شهریور
- 1402
- ساعت
- 15:38
- نوشته شده توسط
- یوسف اکبری
- شاعر:
-
طاها تحقیقی
ارسال دیدگاه