?بند اول:
مهمون ویرونه، ماه شبهام شدی
چه عجب باباجون، سر به ماهم زدی
رفتی و پیش من، خیلی دیر اومدی
کجا بودی که هر چه قد صدا زدم بابا
انقد منو کتک زدن، خمید قدم بابا
نیومدی حالا ببین، چی اومده سرم
دیگه نمونده مو و معجری روی سرم
همه تنم شده کبود، بابا
عمه اگه پیشم نبود، بابا
(رقیه دیگه مُرده بود، بابا ۲)
مَنِ الّذی اَیْتَمَنی بابا
?بند دوم:
مثل بال و پرم، سوخته موهات بابا
چشم و ابروت سیاه و کبوده چرا
صورتت خونیه، رفته بودی کجا؟
چه جوری آخه باباجون شکسته دندونات
انگار زدن با خیزرون محکم روی لبات
بهم بگو چرا آخه با سر آوردنت؟
چه جوری اومدی اصن الان کجاس تنت؟
زخمی شده چه قد سرت، بابا
کاشکی بمیره دخترت، بابا
(واسه رگای حنجرت، بابا ۲)
مَنِ الّذی اَیْتَمَنی بابا
?بند سوم:
بیدارم شب تا صب، بسکه درد میکشم
سیلی انقد زدن، تار میبینه چشم
بغلم کن بابا، یِکّم آروم بشم
منو ببر شدم از این زمونه دیگه سیر
سه سالمه ولی ببین بابا شدم چه پیر
نپرس ازم چرا چون هرچی که بگم کمه
تو بازارای شام عذاب دیدم یه عالَمه
چشم عمو رو دور دیدن، بابا
جلوی ما میرقصیدن، بابا
(به اشکامون میخندیدن، بابا ۲)
مَنِ الّذی اَیْتَمَنی بابا
- چهارشنبه
- 29
- شهریور
- 1402
- ساعت
- 18:45
- نوشته شده توسط
- یوسف اکبری
- شاعر:
-
طاها تحقیقی
ارسال دیدگاه