?بند اول:
توی کوفه، کاره من بود، شب و روز شبگردی
ندیدم اینجا، یه دونه، همدم و همدردی
نامه نوشتم بیای و اینجا داری یاور
پشیمونم، حالا میگم، کاش حسین برگردی
برگرد، اینا نقشه ی قتلتو آقا کشیدن
برگرد، اینا خواب بریدن رگ هاتو دیدن
برگرد، پیره مردا عصاهای تازه خریدن
(برگرد ۲)
حسین نیا به کوفه، کوفه وفا نداره
کوفیِ بی مروت، شرم و حیا نداره
حسین غریب مادر
?بند دوم:
میبینم داره میسازه، برا تو شمر، خنجر
میبینم که، شدی انگار، با این خنجر بی سر
نقشه های شومی دارن برات آقا برگرد
میبینم پامال شدی و شدی پاره پیکر
ترسم، اینه که داری بِین اینا پا میذاری
ترسم، اینه که داری زینبو همرات میاری
ترسم، اینه که تو یه دختره سه ساله داری
(برگرد ۲)
حسین نیا به کوفه، میمونی توی غربت
مهمون تو شهر کوفه، انگار نداره حرمت
حسین غریب مادر
?بند سوم:
به خدا که، شدم آقا، واسه این غم بی تاب
که قراره، توی صحرا، بشه قحطیه آب
میسوزم از، اینکه اصغر، قراره یک روزی
تو آغوشت، با سه شعبه، بشه پرپر ارباب
ای وای، بگو پر کنه مشکا رو حضرت سقا
ای وای، تا که تشنه نمونه گلی پیش دریا
ای وای، نشه آقا خزون باغ زیبای زهرا
(برگرد۲)
حسین نیا که مسلم، نوای غم شنیده
نیستی ببینی توی، کوفه چیا که دیده
حسین غریب مادر
- چهارشنبه
- 29
- شهریور
- 1402
- ساعت
- 18:53
- نوشته شده توسط
- یوسف اکبری
- شاعر:
-
طاها تحقیقی
ارسال دیدگاه