بند اول:
توی هجوم شعله ها زدن
با بغض و کینه بی هوا زدن
تو خونمون مادرمو کتک
نانجیبای بی حیا زدن
تازیونه خورد
مثل گل پژمرد
میزدن ضربه
مادره من مُرد?
مادرم ای وای?
بند دوم:
تا با لگد درِ خونه وا شد
یک دفه قامت علی تا شد
تا که آورد سرشو بالا دید
میخ تو سینه ی فاطمه جا شد
شد بابام محزون
داداشم گریون
تا دیدن پاشید
از مادرم خون?
مادرم ای وای
بند سوم:
ای خدا شد چه خاکی به سرم
خودم بودم دیدم برابرم
که با غلاف و تازیونشون
پیشِ بابام زدن به مادرم
مادرم افتاد
ناله ای سر داد
گفت بیا فضّه
محسنم جون داد?
مادرم ای وای
بند چهارم:
سیلی زدن به روی مادرم?
شکسته شد پهلوی مادرم
اینقده غصه خورد سفید شده
توی جوونی موی مادرم
از در و دیوار
میسوزم هر بار
زخمی شد سینش
شد فرو مسمار
مادرم ای وای?
- چهارشنبه
- 29
- شهریور
- 1402
- ساعت
- 19:39
- نوشته شده توسط
- یوسف اکبری
- شاعر:
-
طاها تحقیقی
ارسال دیدگاه