?بند اول:
شب و روز یه غمیه توی یادم
که چهل ساله پای اون جون دادم
اونجا که مادرمو زد نامردی
مادرم افتاد و منم افتادم
افتادم، تا مادرمو زد سیلی
رنگِ صورتش شد نیلی، ای وای
دیدم که، گوشِ مادرم شد پاره
افتاد رو زمین گوشواره، ای وای
ثانیِ بی حیا، وسطِ کوچه ها
راهه ما رو که بست، جون دادم
زد برای فدک، مادرم رو کتک
غرورم رو شکست، جون دادم
چِل سالِ پیش، همونجا تو کوچه
رو خاکا پیش مادرم مُردم
کاشکی از اون کوچه نمیرفتیم
که اینقده غصه نمیخوردم
امون از این زمونه واویلا
?بند دوم:
هنوزم، وقتی می بندم چشمامو
می بینم، توی خواب همه دردامو
اون روزی، که چِهِل نفر پشتِ در
اومدن، که ببرنش بابامو
واویلا، مادرم اومد پشتِ در
خونه شده بود شعله ور، ای وای
میسوخت و، افتاد رو زمین شد بی هوش
همگی شدن رَد از روش، ای وای
نانجیبِ پلید، بابامو می کِشید
مادرم که پا شد، باز افتاد
چون حرومی می زد، مادرم رو لگد
از بابام جدا شد، باز افتاد
مصیبتا بدجوری آبم کرد
اومده رو لبم دیگه جونم
زهری که همسرم بهم داده
آتیش زده به این دلِ خونم
امون از این زمونه واویلا
?بند سوم:
کنارم، بیا داداشم، دلدارم
دیگه من، رسیده به آخر کارم
می بینم، از همین الان گودالو
ای حسین، تو رو به خدا میسپارم
می بینم، میری وسط یک لشکر
نداری یه دونه یاور، ای وای
ای بی کس، زینب می بینه روی تل
تو رو بی پناه تو مقتل، ای وای
یه حرومی میاد، با یه بغضِ زیاد
رو سینت می شینه، تو گودال
جلوی خواهرت، جدا میشه سرت
مادرت می بینه، تو گودال
میشه تنم اگر چه تیر بارون
ولی رها نمیشه تو صحرا
پیکر تو سه روز زیرِ آفتاب
می مونه بی کفن روی خاکا
شهید بی کفن حسین جانم
- چهارشنبه
- 29
- شهریور
- 1402
- ساعت
- 20:6
- نوشته شده توسط
- یوسف اکبری
- شاعر:
-
طاها تحقیقی
ارسال دیدگاه