بند اول
حرمت آقا برا من همیشه مثه وطنه
لقبی که دلمُ برده لقبه ابالحسنه
دوباره دست روی سینه میزارم سلام بدم
خودم اینجام ولی انگار که الان تو مشهدم
چه زائرای داری بروبیای داری
تو این شلوغی یادت نره گدایی داری
من به خودم همیشه گفتم و میگم آقا
هیچ غمی نیست تا وقتی امام رضایی داری
یاابالحسن
بند دوم
اونی که با کرمش نشدنی ها شدنی
چقدر صفا داره تو حرم سینه زنی
همیشه تو حاجتمو رو قبل گفتنم دادی
همیشه وقتی تو رو صدات زدم صدام زدی
صدات زدم دوباره اگه میشه صدام کن
مثله زمونه بچگیم تو روضه ها نگام کن
منم شبیه پدرو مادرم اینو میگم
خیلی گره به کارمه امام رضا دعام کن
یا اباالحسن (ع)
- پنج شنبه
- 30
- شهریور
- 1402
- ساعت
- 18:45
- نوشته شده توسط
- یوسف اکبری
- شاعر:
-
کربلایی محسن پور جهانگیر
ارسال دیدگاه