رحمی نما بر دل محنت کشیده ام
من را ندید بخر که منت کشیده ام
شیطان و نفس از تو مرا دور میکنند
تا روضه خویش را به زحمت کشیده ام
رویم نشد بعد گناه ناله سر دهم
من بعد هر گناه خجالت کشیده ام
حالا که آمدم تو بگیر دست خالی ام
از غیر تو به جان خودم دست کشیده ام
پیراهنی به سمت دل من حواله کن
ای یوسف عزیز غم هجرت کشیده ام
از عمق دل صدات زده ام ایهاالغریب
دور از شما منم غم غربت کشیده ام
یادم به آن دمیست که زینب به ناله گفت
من را ببین که زجر اسارت کشیده ام
بر دختر علی صدقه پرت کرده اند
از دست همسایه حقارت کشیده ام
- سه شنبه
- 4
- مهر
- 1402
- ساعت
- 19:59
- نوشته شده توسط
- یوسف اکبری
- شاعر:
-
کربلایی محسن پور جهانگیر
ارسال دیدگاه