بند اول؛
من غلام دربار شاه لافتی هستم
عمریه به دامانش من دخیل دل بستم
او نراند مرا از در او رها نکرد دستم
آری آری یا حیدر گفته ام دگر مستم
مولا ، سرور
فتح هر در
ذکر منبر
علی علی علی علی علی حیدر
خدا کند نظرش من هم انتخاب کند
که غوره را ب شبی میتوان شراب کند
به ذره گر نظر لطف بوتراب کند
به آسمان برود کار آفتاب کند
علی مولا علی مولا
بند دوم ؛
بین زلف تو در تو عمریه که در بندم
غیر او نخواهید یافت لابلای پروندم
من نه صوفی نه درویش دل ز هر کسی کندم
معتقد بر اینم که علی شاه و من بندم
دست برتر
در جنگ صفدر
شاه خیبر
علی علی علی علی علی حیدر
چه میشود که مرا غرق در ثواب کند
اگر که کلب در خویش مرا خطاب کند
به ذره گر نظر لطف بوتراب کند
به آسمان برود کار آفتاب کند
- سه شنبه
- 4
- مهر
- 1402
- ساعت
- 20:32
- نوشته شده توسط
- یوسف اکبری
- شاعر:
-
کربلایی محسن پور جهانگیر
ارسال دیدگاه