نمیره از یاد من آقا سینه زنیه با تب و تاب
رحمت و رضوان خدا بر نوکرای مخلص ارباب
به یاد روضه خونای قدیمی
دوباره دل میل ب این سخن کرد
یاد کنیم از اسد جواد ذاکر
با نوحه هاش ماهارو سینه زن کرد
یاحسین غریب مادر توای ارباب دله من ....
عزت و ذلت تو عالم با گوشه چشمای حسینه
اگر ک ابروی داریم فقط از دعای حسینه
وقتی ک دل یاد گذشته ها کرد
ب یاد میاد نوحه ای ک دلو برد
بیخیال تموم عالمیم چون
مهر دیونگی به سینمون خورد
اگه دیوونه ندیده اید به ما میگن دیوونه ♯♮♮
اگه دیوونه شنیده اید به ما میگن دیوونه ♯♮♮
منم یه روز عاقل بودم عشق تو مجنونم کرد ♯♮♮
ز شهر عقل و عاقلا یکباره بیرونم کرد ....
- سه شنبه
- 4
- مهر
- 1402
- ساعت
- 20:46
- نوشته شده توسط
- یوسف اکبری
- شاعر:
-
کربلایی محسن پور جهانگیر
ارسال دیدگاه