بند اول
تو لحضه زندگی کن
حالا که اومدی خوب براش بندگی کن
تو لحظه زندگی کن
همه جونتو بزار و ول خستگی کن
تو لحضه زندگی کن
قدر این لحضه که اینجایی بدون
بار بعد معلوم نیست باشی بگی حسین
تو وصیت همه نوکرا اومده
تا میتونی بگو تو دو روز زندگی حسین
بزار عمر تو به پاش بگذره
هر چی بدی دریافتت هزار برابره
هر کی باشی تو رو ندیده میخره
غیر امام حسین کیو داری که بهتره ؟
ابی عبدالله حسین یا ثارالله
بند دوم ؛
از ته دل صدا کن
بیخیال همه غم ها و الان صفا کن
از ته دل صدا کن
حالا که دوری ولی اینجا رو کربلا کن
از ته دل صدا کن
بُعد منزل نبود در سفر روحانی
پس ببند چشم سرت رو برو توی کربلا
یاد اون لحظه که میرسی حرم
از نجف پای پیاده از طریق العلما
خیال کن الان روبرو صحنشی
اذن دخول گرفتی میخوای وارد بشی
خیال کن الان ب زیر قبشی
هر چی میخوای بخوا که مورد قبولشی
- سه شنبه
- 4
- مهر
- 1402
- ساعت
- 20:55
- نوشته شده توسط
- یوسف اکبری
- شاعر:
-
کربلایی محسن پور جهانگیر
ارسال دیدگاه