علی آن اسم که با مَرد ، تَرادُف دارد
همه ی عرش خدا را به تَصَرُّف دارد
وصف مولای دو عالم که ندارد آخر
مگر این سیر الٰهیِّه توقُف دارد ؟
به روی بچه در خانه ی بابا باز است
کِی نجف رفتن ما لفظِ تعارُف دارد؟!
می شود رشک ملائک وَ همهْ عرشُ الله
هرکه در صحن علی فیضِ تَشَرُّف دارد
دل ما را نَبَرَد زینتِ دنیا ، چون که
عشق حیدر دل ما را به تَصَرُّف دارد
ته بازار نجف صحن علی را دیدم
در صف مشتریان حضرت یوسف دارد
نه فقط شیعه ی مولا ، تو ببین عشقش را
به کلیسا و به دیر خودش اُسقُف* دارد
آنکه در معرکه ها غرش طوفان دارد
با یتیمان همه جا مِهر و تَلَطُّف** دارد
بی علی صوم و صلاتی که نباشد مقبول
این عبادت به خداوند تأسُف دارد
هر دو دنیا به سعادت نرسد ، واللهِ
هرکه از پیروی شاه تَخَلُّف دارد
ما نجف خواسته، اما به خراسان رفتیم
دل ما حیرت از این حُسنِ تصادف دارد
ساده از این غزل خسته نباید رد شد
شعر این شاعر بیچاره تَکَلُّف دارد
- سه شنبه
- 18
- مهر
- 1402
- ساعت
- 12:30
- نوشته شده توسط
- یوسف اکبری
- شاعر:
-
حسین رحمانی
ارسال دیدگاه