نه ایوون و نه گنبد و نه صحنی داره حرمت
یه روضه ی مجسمه گرد و غباره حرمت
پر زده باز مرغ دلم شد بیقرار حرمت
کاش بشینه روی پرم گرد و غبار حرمت
السلام علیک امام باقر امام باقر
امشب آقای من نداری زائر نداری زائر
خاکیه تربتت بمیرم آقا بمیرم آقا
واسه ی غربتت بمیرم آقا بمیرم آقا
ای امان ایدل ای وای...
تو یادگار کربلا ، شاهد رنج حرمی
تو روای مصیبت و درد و غم محرمی
تو دیدی دست و پا میزد تو قتلگاه شاه غریب
والشمر جالس علی ... شاهد ذبح اعظمی
غارت خیمه و حرم رو دیدی حرم رو دیدی
علقمه دستای قلم رو دیدی قلم رو دیدی
غارت معجر و جسارت دیدی جسارت دیدی
با همون کم اسارت دیدی اسارت دیدی
ای امان ایدل ای وای
پاره جگر شدی اگر از اثر زهر جفا
خونه دل تو واسه ی مصیبت شام بلا
یادت نمیره اون روزا به گردنت سلسله بود
جواب گریه ی شما رقص و کف و هلهله بود
خاطره داری از ، خرابه آقا ، خرابه آقا
داغ تو مجلسه شرابه آقا ، عذابه آقا
یادته خیزرون ، جسارت میکرد ، جسارت میکرد
یادته عمه جان ، به سینه میزد ، به سینه میزد
ای امان ایدل ای وای...
- سه شنبه
- 18
- مهر
- 1402
- ساعت
- 12:35
- نوشته شده توسط
- یوسف اکبری
- شاعر:
-
حسین رحمانی
ارسال دیدگاه