• دوشنبه 3 دی 03

 حسین رحمانی

زمزمه شب قدر -(دوباره اومدم میدونم نمی کنی ردم)

193

دوباره اومدم 
میدونم نمی کنی ردم
صدام زدی بیا 
با اینکه حسابی من بدم 

خرابه حال من 
می بخشی ؟ شده سئوال من 
شکسته توبه هام 
لبریزه گناهه سال من 
زخمیه ، دوباره بال من _ خرابه حال من 

از سر شب من پشت درت هستم 
بنده ی پست و دربدرت هستم 
من بدم اما خودت خبر داری 
عاشق زهرا و حیدرت هستم 

___

چی میشه تقدیرم؟
می مونم یا اینکه میمیرم 
بگو که چن سفر؟ 
مشهد یا به کربلا میرم ؟!

درسته روسیام
می‌دونی غلام کربلام 
من از تو روزیه
شب‌های محرمو می‌خوام 
می بینی ، که بارونه چشام _ درسته روسیام  

منو می ببخشی به مرتضا یا نه ؟
اربعین میرم به کربلا  یا نه ؟
من مریض معصیت شدم یارب 
بگو دردم رو میدی شفا یا نه ؟


(زبانحال حضرت رقیه سلام الله علیها)

شبونه اومدی 
بابایی به ماها سر زدی 
سلام عزیز من 
کاش می شد جوابمو بدی
ببین که خونمون 
ویرونه ست با سقف آسمون 
حالا که اومدی 
دیگه از پیشم نرو بمون
حالا که شدم یه نیمه جون _ با این قد کمون 
من گل یاسم می بینی پژمردم
از خجالت تو بزم شراب مردم 
زجر نامرد مارو خیلی بد میزد 
آره من سیرم ، بسکه کتک خوردم 

به سبک غروب کربلا .

  • سه شنبه
  • 18
  • مهر
  • 1402
  • ساعت
  • 13:1
  • نوشته شده توسط
  • یوسف اکبری

برای بارگذاری فایل در سایت اکانت مداحی بسازید


حجم فایل 1.66 MB
تعداد بازپخش 0
تاریخ بارگذاری سه شنبه 18 مهر 1402 09:33

ارسال دیدگاه



ورود با حساب گوگل

ورود کاربران