تا گفتم گرفتارم
تا گفتم توی کارم
حیرونم گره دارم
یکی در گوش من میخوند بگو حسن
من هرشب دعا کردم
قرآنو که وا کردم
هرجاشو نگا کردم
انگاری خدا به من رسوند بگو حسن
حسن اون ذکر ، طلاییه که ، گره ها رو وا ، می کنه بدون معطلی
حسن اون نوره ، خداییه که ، شده تو دنیا ، نور دل زهرا و علی
حسن قرآنه ، حسن ایمانه
حسن برکت روزه های رمضانه
حسن یا مولا (۲) حسن یا مولا یا مولا یا مولا
تا میگم مریض دارم
تا میگم که بیچارم
در موندم یه آوارم
یکی در گوش من میگه بگو حسن
اگه که گناهکاری
مثل من گرفتاری
بی تابی و می باری
بسه ناامید بودن دیگه بگو حسن
حسن اون ذکر ، که تا میخونی ، پر پروازت ، میشه میری سمت بیکرون
حسن اون عشقه ، خداییه که ، زمین خورده رو ، میبره به سمت آسمون
حسن آقامه ، حسن مولامه
حسن اون ذکره که ورد روی لبامه
- چهارشنبه
- 19
- مهر
- 1402
- ساعت
- 12:56
- نوشته شده توسط
- یوسف اکبری
- شاعر:
-
حسین رحمانی
ارسال دیدگاه