ميلاد دلبر اومده ساقي كوثر اومده
شادي كنيد آي شيعهها آقامون حيدر اومده
نور نگاش دل ميبره از همه معشوقا سره
با تيغ ابروهاش علي هر دو دنيا رو ميخره
شجاعتش گفتنيه، پهلوونيش قيامته
سينه سپر، قد بلند، جنگيدنش حكايته
عاشقِ بيشمار داره، منصب تك سوار داره
تو دستاي با هيبتش، شمشيرِ ذوالفقار داره
از روزي كه اسم علي تو سينهام دلبري كرد
همه رگاي منتهي به قلبم و حيدري كرد
محبّت و عشق علي به بنده جون و پر داده
نخل وجود خستهام به ذكرِ اون ثمر داده
من با علي زنده شدم، با عشقِ حيدر ميميرم
ميگن ميآد آخر عمر، ميگم مدد اي اميرم
- دوشنبه
- 25
- دی
- 1391
- ساعت
- 8:27
- نوشته شده توسط
- یحیی
ارسال دیدگاه