دیدنیه ، حال جنون من
یه اسمیه ، ورد زبون من
کار منه ، از دلبرم بگم
عبد حسین ، نام و نشون من
اونعشقی که کرده بی تابم حسین
من ظلمت و نور مهتابم حسین
یا حسین که میگم اسم اعظمه
سجده داره اسم اربابم حسین
دل منو بردی با ، تب و تاب کربلا
میدونی که می بینم ، شبا خوابه کربلا
همه حاصلم حسین ، عزیز دلم حسین
خدا خاک کربلا ، زده تو گلم حسین
مولانا یا ابی عبدالله...
ساقی بیار ، جام شرابمو
ببین بازم ، حال خرابمو
بازم شبه ، باب الحوائجه
زودی بده ، آقا جوابمو
اومده سقای زیبای حرم
دلبر محشره آقای حرم
حیدر هم بوسه به دستاش میزنه
پس دست این آقاست امضای حرم
قمر عشیره ایی ، عموی قبیله ایی
آبروی عالمی ، پناه عقیله ایی
امیر دلاوری ، بخدا که محشری
همه بیقرارتن ، خیلی مثه حیدری
مولانا یاااا ابوفاضل مدد...
آمین هر ، ذکر و دعا اومد
پیمبره ، کرب و بلا اومد
علیه و ، خیلی کرم داره
روشنیه ، چشمای ما اومد
بنفسی انت یا زین العابدین
به انگشتر ارباب هستی نگین
از اینکه غلامت هستم میخونم
الحمدلله رب العالمین
کرمه مرام تو ، به فدای نام تو
آرزومه بشنوم ، جواب سلام تو
الهی بشم فدات ، یا اینکه یه روز برات
بنا بشه گنبدی ، برای کبوترات
مولانا یاااا علی بن الحسین ....
- چهارشنبه
- 19
- مهر
- 1402
- ساعت
- 13:8
- نوشته شده توسط
- یوسف اکبری
- شاعر:
-
حسین رحمانی
ارسال دیدگاه