با دیده ی تر افتادش
بی بال و بی پر افتادش
در کنده شدش از جاشو
به روی مادر افتادش
مقتل نوشته چهل نفر به یک نفر واویلا
مقتل نوشته در خونه شعله ور وا ویلا
مقتل نوشته سینه و مسمار در وا ویلا
مقتل نوشته شده زهرا بی پسر واویلا
دور و بر زهرا می سوخت
بال و پر زهرا می سوخت
در پشت درب شعله ور
پا تا سر زهرا می سوخت
مقتل نوشته ناله ی واغربتاسر می داد
مقتل نوشته وقتی زهرا پشت در گیر افتاد
مقتل نوشته توی کوچه ها زمین خرد مادر
مقتل نوشته بین نامردا زمین خرد مادر
حرمته مرتضی شکست
ایینه از چند جاشکست
طوری با غلاف زد نامرد
که بازوی زهرا شکست
مقتل نوشته دل شکسته حیدر و می بردن
مقتل نوشته دسته بسته حیدر و می بردن
مقتل نوشته تو کوچه فاطمه با سر افتاد
مقتل نوشته زیر پا ایه ی کوثر افتاد
- چهارشنبه
- 19
- مهر
- 1402
- ساعت
- 15:43
- نوشته شده توسط
- یوسف اکبری
- شاعر:
-
رضا نصابی
ارسال دیدگاه