پشت آن در
مادر افتاده
روی مادر
یک در افتاده
سینه خون و
پسر افتاده
از نفس که
حیدر افتاده
مادر افتاده
یک در افتاده
پسر افتاده
دختر افتاده
حیدر افتاده
مادر افتاده
جوون ننه جوون ننه جوون ننه جوون ننه
توی کوچه
غوغایی بر پا
ناسزاو
خنده بر لبها
روی خاکا
بدنه مولا
زیر پاشون
افتاده زهرا
افتاده زهرا
خنده بر لبها
بی پناه مولا
سینه خون زهرا
محشر کبری
افتاده زهرا
جوون ننه جوون ننه جوون ننه جوون ننه
اتیش و دود
خونه رو پر کرد
با لگد به
درسوخته زد
پشت در
می پیچدش از درد
اخ خدایا
محسن و سقط کرد
محسن و سقط کرد
ثانی نامرد
با لگد می زد
محسن و سقط کرد
می پیچید از درد
ناروا می زد
جوون ننه جوون ننه جوون ننه حوون ننه
- چهارشنبه
- 19
- مهر
- 1402
- ساعت
- 15:51
- نوشته شده توسط
- یوسف اکبری
- شاعر:
-
رضا نصابی
ارسال دیدگاه