گریونه امشب تا سحر
زهرای اطهر
می ریزه خاک غم به سر.
زهرای اطهر
دیگر ندارد یاورو. پشت.
و پناهی
گشته عزادار پدر.
زهرای اطهر
از پیشه زهرایت کجا.
پرمی زنی تو
حرف از وصیت های.
اخر می زنی تو
این لحظه های اخری
با چشم گریون
حرف از غریبی های
حیدر می زنی تو
بند امام حسن مجتبی
شکر خدا از نوکرای.
مجتبایم
من خاکه پای بچه های
مجتبایم
بعد از دوماه ذکر حسین
گفتن ها امشب
سینه زنه بزم عزای
مجتبایم
معنای جودو بخشش و
لطف عطایی
اصلن حسن تصویر پاکی
و سخایی
داری حسن تو قلب هر شیعه
حرم تو
والله قبر خاکیت
عرش خدایی
جانم حسن جانم حسن جانم حسن جان
مظلومیه تو اقا ارثی
از پدر شد
گریان دوچشمانت همه شب
تا سحر شد
ماه حسین ابن علی
ماه محرم
ماه غم تو یا حسن ماه
صفر شد
جانم حسن جانم حسن. جانم حسن جان
زینب کفن پوش کن تنه
سبز حسن را
زینب بیاور تو برای
من کفن را
زینب بگو عباس من تا
که در ارد
تیرهایی که دوخته به تابوت
و به تن را
جانم حسن جانم حسن جانم حسن جانم
- چهارشنبه
- 19
- مهر
- 1402
- ساعت
- 16:10
- نوشته شده توسط
- یوسف اکبری
- شاعر:
-
رضا نصابی
ارسال دیدگاه