نودلم همش در شور وشینه
حسن غریب عالمینه
خدا میدونه در دودنیا
حسن غریبتر از حسینه
اقا شکستنت دگر نکن زاری
نگو به خواهرت دهد ابی
به لب نوای العطش داری
زهری شده تمام پیکرت اقا
بگو شکسته شد پرت اقا
شدی شبیه مادرت اقا
مولا امام حسن امام مظلومم
لحظه ی اخر فکر مادر
به لب نوا و ذکر مادر
جلو چشامه تا قیامت
سینه و زخم روی مادر
دست مادرمون تو دست من بودش
تاریک شد اسمون تا رفت سویش
ضرب عدو زدو شکست رویش
دیدم به سن کودکی غم یارم
شکستن پهلوی دلدارم
وای مادرم وای مادر زارم
مولا امام حسن امام مظلومم
غم تو در دل خانه کرده
درشب جمعه سینه سرده
اقا بمیرم از غریبیت
حرم نداری خیلی درده
پیش امام رضا اقا دعا گوتم
من کشته مرده ی دو ابروتم
وصل به رشته های گیسوتم
امشب دوباره از غم تو میخونم
حسن ولی رضایی میمونم
رضایی ام به اقا مدیونم
مولا خدا نگهدارغمت مولا
شاعر:ایمان غلامی
- سه شنبه
- 26
- دی
- 1391
- ساعت
- 7:7
- نوشته شده توسط
- یحیی
ارسال دیدگاه