• دوشنبه 3 دی 03


ورود به کربلا -(دله همه اهله حرم مضطر)

148

دله همه اهله حرم مضطر 
مضطربه چشای آب آور
برای بچه ها برا خواهر
حسین رسید به منزل آخر

اناالیه راجعون 
به لب های حسین میشینه 

غمای بعدی رو داره
تو خاکه این زمین میبینه 

زینب و تنها شدن و
یه دشت پربلا و کینه 

داره میبینه که میشه 
میوونه دشت قحطی آب
یه روزی روی نی میره
حتی سره طفله رباب

دعوامیشه حتی سره
سرای روی نی شده 
زینبو داره میبینه
وارد بزم می شده ...

#بند_دوم 

بوی جدایی میده این تربت
گرفته قلبمو غمو غربت
چرا پریده رنگه رخسارت
با خواهرت بکن کمی صحبت 

زینب من آماده باش
که میرسم به پایان راه

طولانیه راهه سفر
ولی عمره حسینه کوتاه

برای دیدنم یه روز
سراسیمه میای قربانگاه

میدَوی قاتل میدوه
به سمت قتلگاه من
به گودیه نگاه تو 
به حرمه نگاهه من

وقتی که خنجر میره به
سمته گلوگاهه من
به حنجره نگاه تو
به معجره نگاهه من...



اعوذُ من کرببلا 

  • شنبه
  • 22
  • مهر
  • 1402
  • ساعت
  • 23:4
  • نوشته شده توسط
  • یوسف اکبری

برای بارگذاری فایل در سایت اکانت مداحی بسازید



ارسال دیدگاه



ورود با حساب گوگل

ورود کاربران