بند اول
قطره به قطره به یاد سقا
راهی شدن موجا سمت دریا
سِیلی خروشان میون جاده...
تا کربلا با پای پیاده...
آسمون همسفر ، با ملائک شده!
کعبه هم ، راهیِ ، این مناسک شده
آه ، بی سر و سامونه
قلبی که مجنونه 2
آه ، یا ابی عبدالله(ع)
بند دوم
لشکر به لشکر تو راه زینب
سینه زنای سپاه زینب
پای برهنه یه نذری دارن
پرچم حقُّ و زمین نذارن
علم این مسیر ، علم زینبه
پادگان قیام ، حرم زینبه
آه ، بی سر و سامونه
قلبی که مجنونه 2
آه ، یا ابی عبدالله(ع)
بند سوم
بین شلوغی تو این تلاطم
از دست دنیا میخوام بشم گم
میام پیاده با سر به زیری
دست دلم رو میشه بگیری؟
هرکی تو این مسیر ، به حرم عازمه
چش به راهش شده ، مادرت فاطمه
آه ، بی سر و سامونه
قلبی که مجنونه 2
آه ، یا ابی عبدالله(ع)
بند چهارم
چشمامو بستم تو اوج گریه
دارم به جای بی بی رقیه
با پای خسته پیاده میرم
دل تو دلم نیست زبون میگیرم
تو همین صحرا بود ، که شدی بی پناه
بی بی جانم تورو ، میزدن بین راه
آه ، بی سر و سامونه
قلبی که مجنونه 2
آه ، یا ابی عبدالله(ع)
بند پنجم
اشکای چشما چقد زُلاله
وقتی می باره واسه سه ساله
با اینکه بانیِّ اربعینه
داغ زیارت داره توسینه
سه ساله ضامن همه جامونده هاس
یکی از رحمتاش جواز کربلاس
آه ، بی سر و سامونه
قلبی که مجنونه 2
آه ، یا ابی عبدالله(ع)
- شنبه
- 22
- مهر
- 1402
- ساعت
- 23:38
- نوشته شده توسط
- یوسف اکبری
- شاعر:
-
مرتضی سراوانی گرگانی
ارسال دیدگاه