• دوشنبه 5 آذر 03


زمزمه روز عاشورا -(میسوزه باز بال و پرت جلو چشای خواهرت)

71

بند اول:
میسوزه باز بال و پرت
جلو چشای خواهرت
بگو چیکار کنم داداش
وقتی رو نی میره سرت

تویی تو سایه ی سرم
بدون تو کجا برم
زیاده غصه هام نگم
از بغضِ توی حنجرم

میدونی
رفتن همه پیر و جوون
میدونی
قلبم شده از غصه خون
میدونی
قدم شده دیگه کمون

بند دوم:
زینب و چه به قتلگاه
دارم تو سینه بغض و آه
چطور تو رو پیدا کنم
میون این همه سپاه

چه نیزه هایی رو تنت
پس کوشش آخه پیرهنت
انگشت و انگشترتو 
دیدم تو دست دشمنت

آشوبم
به چشم من خواب نمیاد
آشوبم
یه شمعی ام تو دست باد
آشوبم
خدا دیگه برس به داد

بند سوم:
نبینم اشکو تو چشات
نذار بلرزه باز صدات
هرجا میخوای بری برو
میام همیشه پا به پات

فدای تو چشت زدن
اینجا همه با تو بدن
وقتی که شمر سر و برید
یه قطره آبت ندادن

اشک و ببین
دلم میگیره بعد تو 
اشک و ببین
زینب اسیره بعد تو
اشک و ببین
دیگه میمیره بعد تو

  • یکشنبه
  • 23
  • مهر
  • 1402
  • ساعت
  • 15:59
  • نوشته شده توسط
  • یوسف اکبری

برای بارگذاری فایل در سایت اکانت مداحی بسازید


حجم فایل 2.41 MB
تعداد بازپخش 1
تاریخ بارگذاری یکشنبه 23 مهر 1402 12:29

ارسال دیدگاه



ورود با حساب گوگل

ورود کاربران