شعرم بدون نام تو اِنشا نمیشود
این زندگی بدون تو معنا نمیشود
خانم! اجازه همهی ما به دست توست
سلمان بدون اذن تو منّا نمیشود
تو پایهی تمامیِ اسلامِ احمدی
بیخود نبی برای کسی پا نمیشود!
هرکس میان روضهی تو ناله میزند؛
محشر میان معرکه رُسوا نمیشود
جَنّت به احترام شما آفریده شد
دَربَش به روی دشمنتان وا نمیشود
این اعتقاد قلبی یک بچه شیعه است:
آنکس که منکر تو شد از ما نمیشود
باشد قرار و وعدهی ما هیئتِ بهشت
تشریح روضههای تو اینجا نمیشود
- دوشنبه
- 24
- مهر
- 1402
- ساعت
- 12:41
- نوشته شده توسط
- یوسف اکبری
- شاعر:
-
محمد زوار
ارسال دیدگاه