#غزه
پر اندوه و پر از آهم ولی من
پر از شوقم برای مرگ دشمن
اگر دیروز روز ظالمان بود
ولی فردا شود آینده روشن
ستم پشت ستم یعنی به زودی
شود طوفان به پا ، بی شک ، یقیناً
در این میدان سکوتی جا ندارد
همه تکلیف دارند، مرد یا زن
نشستن، گفت و گو معنا ندارد
بیا، برخیز شد هنگام رفتن
ز سنگ و چوب در میدان گذر کن
بیاور تیغ برّنده ز آهن
{اعدوا ما استطعتم} را بیاور
ز {و اجعلنا} بزن بر سینه جوشن
نباید یک نفر زنده بماند
بنای کفر را از بن بیافکن
----
خدا داند که وقت انتقام است
به دشمن هم بگو وقتش تمام است
سپاه رعب در راه است آری
زمان گوید که هنگام قیام است
شروع ماجرا دست عدو بود
ولی در دست ما حسن ختام است
نشست و صلح و سازش با ستمگر
به نص آیه قرآن حرام است
نباید صهیونیستی زنده باشد
که این دستور از سوی امام است
دو چشم ما به امر اوست اکنون
اگر شمشیر ما بین نیام است
نبین این ظلم را صهیون رقم زد
به امریکائیان هم اتهام است
خروش خشم ما امروز و فردا
به درد بی پناهان التیام است
---
ز بغض آسمان گریانم امروز
زخشم بی امان، طوفانم امروز
من این جا بر زمین دیگر نمانم
کفن پوش عازم میدانم امروز
چگونه اشک طفلان را ببینم
پر از بغضم رجز می خوانم امروز
برای قدس در کف می گذارم
تمام هستی ام را ، جانم امروز
چرا انسان سکوت مرگ دارد
که دارم آرزو، انسانم امروز
یقیناً غصه مستضعفین هست
ملاک و شاخص ایمانم امروز
دوباره کودکان تشنه و درد
نمور از اشک شد چشمانم امروز
سؤال اصلی امروز این است
کجای کربلا می مانم امروز
- چهارشنبه
- 26
- مهر
- 1402
- ساعت
- 12:47
- نوشته شده توسط
- وحید ولوی
- شاعر:
-
وحید ولوی
ارسال دیدگاه