قربون نور گنبد تو / مهربونیِ بی حد تو
لک زده دل من آقاجون / این شبا برا مشهد تو
سفره دار دو ماه عزا! / بانی روضه ی کربلا
نبودم اگه سال دیگه / شب اول قبرم بیا
زیر سایه ی توئیم و زیر دِیْنیم
لطف تو بوده سیاه پوش حسینیم
ما رو سوزونده غم جد غریبت
ما رو کشته روضهی یابن شبیبت ۲
مثل قربونی توو کربلا / ذُبِحَ جَدُّنا بِالقفا
سوختیم و با روایت تو / سپری شد دو ماه و حالا ...
شده فصل مصیبت تو / اشک غم برا غربت تو
این شبا شلوغه حرمت / مثل روز شهادت تو
اومدن زنان نوغان چشم گریون
زیر گُل ها پیکرت گم شد آقاجون
گُل کجا و خنجر و سنان و شمشیر؟
سُم مرکب حجم تن رو میده تغییر ۲
- چهارشنبه
- 26
- مهر
- 1402
- ساعت
- 13:7
- نوشته شده توسط
- یوسف اکبری
- شاعر:
-
عبدالله باقری
ارسال دیدگاه