یا نور المُسْتَوْحِشینَ فِی الْظُلَم
یا سابغَ النِعَم، دافعَ النِقَم
می بینی حالم رو کنج این قفس
دلتنگم، دلتنگم، دلتنگم
دلتنگ شبای جمعه ی حرم / دلتنگ ضریح ساقی کرم ۲
دلتنگ زیارتی با مادرم
تُحْرِقُنی شُعْلَتُ اِشْتیاقِک
فَكَيْفَ أَصْبِرُ عَلَىٰ فِرَاقِک؟ ۲
قَدْ اَتَيْتُکَ نادِماً مُذْعِنا
لَاأَجِدُ لِذُنُوبِى غَافِرا
حال خرابم تنها خوب میشه با
کربلا، کربلا، کربلا
کربلا رویای شبای من / راه نزدیکِ تا خدای من ۲
پایان خوب ماجرای من
روی لبم حلت بفنائک
فَكَيْفَ أَصْبِرُ عَلَىٰ فِرَاقِک؟ ۲
خیلی حرفه توو چشمای بارونی
حرفایی که از توو چشمام میخونی
دلشوره دارم واسه ی اربعین
می دونی، می دونی، می دونی
می دونی چقد دلم تنگه برا / اون حس و حالِ خوب و با صفا ۲
چای شیرین توی موکبا
دم می گیرم دوباره با ملائک
فَكَيْفَ أَصْبِرُ عَلَىٰ فِرَاقِک؟ ۲
- چهارشنبه
- 26
- مهر
- 1402
- ساعت
- 13:33
- نوشته شده توسط
- یوسف اکبری
- شاعر:
-
احسان تبریزیان
ارسال دیدگاه