ای شاه عالم ، من نوکر خونه زادم
عبد و مُریدت ، هستن همه خونوادم
اصلا به شوقِ ، این نوکریه که قلبم ، میتپه دمادم
شکر حق که - سایَت رو سرمه
خیلی واسم - غمت محترمه
واسَت مُردن - به واللهِ کَمه
به اذن مولا / به اذن زهرا
پای بیرق شاه عالمین میمونم
(اجازه دادی / که باشم نوکر
از اینکه منو لایق میدونی ممنونم) ۲
( عزیزالله ۲ اباعبدالله ) ۳
بیچاره اونکه ، آواره ی حرمت نیست
بدبخته اونکه ، گریون تو و غمت نیست
هیچ جای امنی ، توو این زمونه به غیر از ، زیر علمت نیست
خیلی واسم - غمت مقدسه
واللهِ ماتمت مقدسه
هر نخ از پر-چمت مقدسه
دلم مجنونه / خدا میدونه
به شادیِ دو دنیا نمیدم این غم رو
(به کوریِ چِشِ / تموم دشمنات
محاله که زمین بذارم این پرچم رو) ۲
( عزیزالله ۲ اباعبدالله ) ۳
جز تو به والله ، فریادرسیو ندارم
وقتی تو باشی ، دلواپسیو ندارم
من که به جز تو ، دیگه توی دو تا دنیا ، کسیو ندارم
میبینی این - دل شکسته مو
قلب زار و - حسین پرست مو
امّید دارم - بگیری دست مو
کنارت بودم / کنارت هستم
از اون بَدوِ تولدم تا روز پیری
(یقینا میگم / که روز محشر
توو آتیشم بیفتم دستمو میگیری) ۲
( عزیزالله ۲ اباعبدالله ) ۳
- چهارشنبه
- 26
- مهر
- 1402
- ساعت
- 23:15
- نوشته شده توسط
- یوسف اکبری
- شاعر:
-
بهمن عظیمی
ارسال دیدگاه