غریب و زخمی و بی حالی - به فکر غارت و جنجالی
نفس نمونده برات آقا - سه ساعته توی گودالی
چشات جایی رو نمی بینه - سینه ی تو چرا سنگینه
می دید که هیچکسی دورت نیس - می زد تو رو با طمانینه ۲
سنگ دلی شون / از حد گذشته
چقد توو قتلگاه بهت بد گذشته
خیر نبینه / اون بی حیا که
از روی پیکر تو با لگد گذشته
ای غریب / مادر حسین جان ۴
تو پادشاه عالمینی - حق تو که سنگ و عصا نیست
ای همه ی هستی زینب - جای تو زیر دست و پا نیست
چی بگم از این همه نیزه - امون از این همه جسارت
کار تو وقتی که تموم شه - تازه میان برای غارت ۲
قلب زینب / باز بی قراره
رسیده وقت بوسه از گلو دوباره
توی گودال / افتادی بی حال
پیکر تو یه جای سالمی نداره
ای غریب / مادر حسین جان ۴
چی به سرت اومده آقا - که اینجوری توی حصیری
کی فکرشو می کرد یه روزی - خواهر تو بره اسیری
کی فکرشو می کرد که زینب - ببینه مجلس شرابو
می بینه زینب توی بازار - گهواره ی طفل ربابو ۲
چی بگم از / سختی بازار
دختر حیدرو آوردن توی انظار
نانجیبا / بسه جسارت
از روی نیزه داره می بینه علمدار
ای غریب / مادر حسین جان ۴
- پنج شنبه
- 27
- مهر
- 1402
- ساعت
- 10:24
- نوشته شده توسط
- یوسف اکبری
- شاعر:
-
احسان نرگسی رضاپور
ارسال دیدگاه