دلشوره دارم
مثل شب بیست و یکم باز بیقرارم
یعنی همین یه امشبو هستی کنارم
دلشوره دارم
قربون بی کسیت برم تنها نشستی
تو هم مثه من یاد اون قدیما هستی
خوشی بچگیمونو از ما گرفتن
حسودا زندگیمونو (از ما گرفتن) ۳
درسته یارَن
مطمئنم کن که سپاهت پای کارن
مثل حسن غریب نشی تنهات بذارن
درسته یارَن
من بیکسی رو تا حالا نکردم احساس
تا بوده بالای سرم سایهی عباس
شمام بِرید دیگه میشم تنهای تنها
پای کیا وا میشه توو (خیام زنها؟!) ۳
در اضطرابم
دلهرهی فردا نمیذاره بخوابم
فکر بدونِ تو شدن میده عذابم
در اضطرابم
میخوان که باغبونو از گلشن بگیرن
میخوان تو رو هر جور شده از من بگیرن
میخوان تنت بمونه لا به لای نیزه
دق میکنم سرت بره (بالای نیزه) ۳
- پنج شنبه
- 27
- مهر
- 1402
- ساعت
- 17:0
- نوشته شده توسط
- یوسف اکبری
- شاعر:
-
عبدالله باقری
ارسال دیدگاه