• دوشنبه 3 دی 03

 عبدالله باقری

زمزمه شهادت حضرت قاسم(ع) -(داماد خیمه میری و حِرزِت میشه اِن‌یکاد خیمه)

134

داماد خیمه
میری و حِرزِت میشه اِن‌یکاد خیمه
به احترام رفتنت ایستاده خیمه
داماد خیمه
جای حسن پشت سرت من اشک می‌ریزم
پیراهن بختت شده کفن عزیزم
زیباییِ صورتتو نقاب می‌گیرم
نمیرسه پات به رکاب (برات بمیرم) ۳



میخ و دری نیست
اینجا هنوز که هیزمِ شعله‌وری نیست
از لگد و فشار در هم خبری نیست
میخ و دری نیست
چرا غم عالم روی دلم نشسته؟
داره میاد صدای استخونْ شکسته
پهلوی مادرم شکست، شد قد خمیده
چطور شکستنت شدی (قامت کشیده؟!) ۳



بریم از اینجا
توو بغلم میون این محشر و غوغا
بیا با هم گریه کنیم برای فردا
بریم از اینجا
تو روی نی میری عروست پای نیزه‌ت
کی این جوری ماهِ عسل میره توو غربت
حقّشه نُقل بپاشن از توو آسمونا
شما رو سنگ میزنن از (رو پشت بوما) ۳

  • پنج شنبه
  • 27
  • مهر
  • 1402
  • ساعت
  • 17:4
  • نوشته شده توسط
  • یوسف اکبری

برای بارگذاری فایل در سایت اکانت مداحی بسازید


حجم فایل 495.79 KB
تعداد بازپخش 3
تاریخ بارگذاری پنج شنبه 27 مهر 1402 13:34

ارسال دیدگاه



ورود با حساب گوگل

ورود کاربران