يه نامه از بابات آوردى / دل منو مدينه بردى ۲
آتيش نزن ، به جون من / با اين قسمهايى كه خوردى ۲
شاه دوماد كجا مى خواى برى
بى عروس چرا مى خواى برى
بى حسين چه جور دلت مياد
پيش مجتبى مى خواى برى
(آى امان٣)
عمو فداى اون نگاهت / نقاب بزن به روى ماهت ۲
يل حسن ، كفن به تن / برو خدا پشت و پناهت ۲
يادگار مجتباى من
بدرقهَ ت باشه دعاى من
كاش مى شد بمونى و بشى
بعد اكبرم عصاى من
(آى امان٣)
ركاب براى پات بلنده / يه كربلا بهِت مى خنده ۲
ميرى به جنگ ، ببين با سنگ / حرومى داره صف مى بنده ۲
يک تنه توو قلب لشكرى
بى زره عجب دلاورى
من بايد دعا كنم برات
زير پاى اسباشون نرى
(آى امان٣)
- پنج شنبه
- 27
- مهر
- 1402
- ساعت
- 23:21
- نوشته شده توسط
- یوسف اکبری
- شاعر:
-
علی صالحی
ارسال دیدگاه