• یکشنبه 13 آبان 03


مناجات ماه رمضان -(در ظلمت شب چراغ راهم هستی)

149

در ظلمت شب چراغ راهم هستی
ای حِصن حصینی که پناهم هستی
من بنده روسیاه و درمانده ز خلق
تو آن خط بطلان به گناهم هستی

بر تشنگی کویر باران بفرست
لطفی بنما گل به بیابان بفرست
در حسرت روی یار، یعقوبِ غمم
یوسف را لطف کن به کنعان بفرست

از جوشن نام تو که دارو دارم
مِهر تو زیاد است اگر رو دارم
گفتم تو می‌آیی به دل خستهٔ من
این شد که به دستم آب و جا رو دارم

سرمایه من محبت و شور علی
روشن شده صورت من از نور علی
من مست عَلَی الدوام ایوان نجف
مخمور ضریح پر ز انگور علی

دست از طلبِ نگاه جانان نکشم
من منت این و منت آن نکشم
عمریست که زیر دِین شاه نجفم
فریاد بجز ذکر "علی جان" نکشم

باران که گرفت گفتم: این رحمت اوست
عالم همه‌اش گوشه‌ای از دولت اوست
رزق همه خلق به دستان علی است
حتی نفسی که می‌کشم منت اوست

  • جمعه
  • 28
  • مهر
  • 1402
  • ساعت
  • 11:44
  • نوشته شده توسط
  • یوسف اکبری

برای بارگذاری فایل در سایت اکانت مداحی بسازید



ارسال دیدگاه



ورود با حساب گوگل

ورود کاربران