ای سید شباب اهل جنان
ای سفرهٔ کرامتت بیکران
ای جان جهان - ای آرام جان ۲
ای دستانت تکیه گاه آسمان
ای چشمانت عالم را روزی رسان
ای جان جهان - ای آرام جان ۲
زلفت به هزار جلوه آراسته است
زیباییات از رونق مه کاسته است
من آنچه دل تو خاست، هرگز نشدم
اما تو همانی / که دلم خواسته است
تویی دردم تویی درمانم - به ولای تو مسلمانم
حسنی هستم و میمانم - حسن بن علی ای جانم
حسن بن علی ای جانم ۴
ای ماه نیمهٔ ماه رمضان
ای سرگشتهٔ کویت زیبا رخان
ای جان جهان - ای آرام جان ۲
جان فدایت ای آقای مهربان
همسفرهای شاها با بیچارگان
ای جان جهان - ای آرام جان ۲
امشب همه از عشق سخن می گویند
حرف از لب حی ذوالمنن می گویند
ذکر لبشان شنیدنی شد بشنو
در ارض و سما / حسن حسن می گویند
تا ابد سائل این خانم - سگ درگاهم و میمانم
بجز اسم تو نمیخوانم - حسن بن علی ای جانم
حسن بن علی ای جانم ۴
- جمعه
- 28
- مهر
- 1402
- ساعت
- 11:49
- نوشته شده توسط
- یوسف اکبری
- شاعر:
-
محمد بیابانی
ارسال دیدگاه