ای قدر تو پنهان تر از پنهان
زهرا تر از هر زهره تابان
ای قبله اذکار تسبیحات
سبوحتر از واژه ی سبحان
ای روشنی بخش ازل نورت
قبل از نخست و بعد از پایان
ای بسم رب النور سلمانها
نام بلندت نسخه درمان
یا فاطر و یا فاطمه یعنی
افلاک با مهر تو شد بنیان
مسند نشین آیه تطهیر!
ای مصحف والاتر از قرآن!
از عالم ناسوت تا لاهوت
میگیرد از چشمان تو فرمان
گَرد مسیرت فضه می گردد
یا که طلای گنبد و ایوان
مریم گلی از باغ بستانت
دلبسته تو روضه رضوان
دُرّ نجف شد گردن آویزت
دو گوشواره، لولو و مرجان
ای زمزم چشمان تو کوثر
تنها غدیر مانده در جریان
نهج البلاغه گوشه مسجد
از خطبه خوانی تو شد حیران
رعشه به جان عرش افتاده
آه کلامت سلسله جنبان
نام علی جاری ست در نطقت
شیرینی اش گردیده دو چندان
فرمودی: ای مردم! چرا تردید؟
حق علی از چه شده کتمان
بغض امیرالمومنین کفر است
حب امیرالمومونین ایمان
ممسوس ذات حضرت باری
در غزوه ها، جنگ آور میدان
خورشید را تکذیب می کردند
خفاش های کور گورستان
با خود فدک هر روز می خواند
شرح عبورت را گل ریحان
در دست های مجتبی دستت
ای دست گیر عالم امکان
فرش رهت عرش معلا شد
دیوار ها شد آینه بندان
انسیه بود و کوچهای باریک
حوریه رویاروی با شیطان
چادر نمازت روی خاک افتاد
یا کعبه حاجات شد ویران
دردا لگد شد خیمه توحید
در زیر پای نامسلمانان
"تبت یدا" می زد به تو سیلی
پوشیه ات نیلی شد و گریان
ای روح دو پهلوی پیغمبر
پهلو گرفتی بعد از این طوفان
گل کرد بر پیراهنت لاله
پژمرد از این داغ یک بستان
سوگند که پای علی بانو!
تو ایستادی تا به پای جان
- پنج شنبه
- 4
- آبان
- 1402
- ساعت
- 14:16
- نوشته شده توسط
- یوسف اکبری
- شاعر:
-
محسن حنیفی
ارسال دیدگاه