سربند
حال دلم ببین که روبه راه نیست
هیشکی به غیر تو برام پناه نیست
تموم هستی منی میدونی
توی بساط من به غیر آه نیست
آه یا مظلوم
اسم تو بغضیه مونده توو گلوم
(آه یا عطشان
میخونه برا تو صاحب الزمان) ٢
لأَندُبَنَّكَ صَباحا / لأَندُبَنَّكَ مَساء
باید کشید آه اینجا / کشیده شد تنت رو خاکا
(آه مظلوم حسین - آه عطشان حسین) ٢
بذار که زینب باشه یاور تو
سرم بره حسین فدا سر تو
قربونی منای کربلاتن
این دو تا اسماعیلِ هاجر تو
آه تشنه لب
قسمت میدم به زهرای بتول
(جان زینب
دو تا نو گل منو بکن قبول) ٢
با غربت تو در ستیزم / هستی من تویی عزیزم
اگر اجازه باشه داداش / زندگیمو به پات میریزم
آه مظلوم حسین
خاکی میشه چهره غرق نورت
شکسته میشه شیشه غرورت
با شرح ماجرای قتل صبرت
کم میشه صبر زینب صبورت
کاش ای داداش
این دو تا بشن فدای اصغرت
(کاش ای داداش
نذر من باشن برای حنجرت) ٢
باشن بلا گردون راهت / جعفرای توی سپاهت
پای تو جون بدن تا که شمر / نره به سمت قتلگاهت
آه مظلوم حسین
- چهارشنبه
- 24
- آبان
- 1402
- ساعت
- 12:42
- نوشته شده توسط
- یوسف اکبری
- شاعر:
-
محسن حنیفی
ارسال دیدگاه