• سه شنبه 15 آبان 03


شعر شهادت زهرا(اهل مدينه فاطمه ام را نظر زدند

5787
7

اهل مدينه فاطمه ام را نظر زدند
با برق چشم خرمن جان را شرر زدند
در اول ربيع ، خزان شد بهار من
ماهه مرا به آخر ماهه صفر زدند
از چوب ، خون تازه روان شد به روي خاك
از بس كه با غلاف به پهلوي در زدند
ديدند كه با تو راه به جايي نميبرند
نزديكتر شدند و سرت را به در زدند
زهرا نبود آنكه بيافتد به روي خاك
سيلي به صورت زن من بي خبر زدند
تا آمدم به خويش جمالش كبود شد
بد سيرتان جمال مرا بي خبر زدند
هر قدر گفت دختر پيغمبرم نزن
اهل مدينه فاطمه را بيشتر زدند
افتاد روي جفت علي لنگه ي دري
از بس كه جفت جفت و فُرادا به در زدند
سَرو رشيده ام آخر خميده شد
اهل مدينه فاطمه ام را نظر زدند

  • پنج شنبه
  • 28
  • دی
  • 1391
  • ساعت
  • 8:13
  • نوشته شده توسط
  • یحیی

برای بارگذاری فایل در سایت اکانت مداحی بسازید



ارسال دیدگاه



ورود با حساب گوگل

ورود کاربران