گریز روضه ت
 فرق دو تا شهره / فرق قم و کوفه است
گریز روضه ت
سخته آخه بی بی / روضه ی مکشوفه است
مردم قم با منّت -*- از آب و نون سُفره ت
تبرّکی میبُردن
برای زینب امّا -*- از خونه ی کنیزا
خرما و نون آوردن
سمت نجف خضوع کرد // خطبه شو تا شروع کرد
انگار علی رو دیدن
از خوف پس لرزه ها // با سر رو نیزه ها
کلامش و بُریدن
گریز روضه ت
فرق دو تا شهره /فرق قم و شامه
گریز روضه ت
تفاوت گُل با / سنگِ روی بامه
قم به تو کرد احترام -*- کوچه ها شد ازدحام
محمل تو پرده داشت
دیگه کسی دف نزد -*- یک نفرم کف نزد
پا رو غرورت نذاشت
با عزّت آوردنت // طول نکشید بُردنت
از صبح  زود تا غروب
نبُردنت توو بازار // ندیدی دیگه آزار
با نیزه و سنگ و چوب
                    
                    
                
                - جمعه
 - 26
 - آبان
 - 1402
 - ساعت
 - 1:31
 - نوشته شده توسط
 - یوسف اکبری
 
- شاعر:
 - 
                            
عبدالله باقری
 

                
                
                
                
                                
                                
                                
                                
                                
                                
    
    
    
    
                
                
ارسال دیدگاه