سر شد دو ماه و این - ساعات آخره
این اشکِ روضه ی - جون پیمبره
از سوز زهر دلش - صد پاره شد رضا
تنها و تشنه زد - رو خاکا دست و پا
دم آخر / پسر دور از چشم دشمن
اومد / سرشو گرفت رو دامن
ای وای / از کربلا
یک بابا / یک عبا
دور از وطن، غریب - داغی به سینه کاشت
اما خدا رو شکر - طوس، ساربان نداشت
رفت و یه شاخه یاس - انگار رو شونه بود
ای کاش که تشییعِ - آقام شبونه بود
اومد قاتل / توو تشییع، با آه و زاری
ای وای / چه حزن و چه یادگاری
ای وای از / خاکستر
از خونِ / میخ در
- جمعه
- 26
- آبان
- 1402
- ساعت
- 1:42
- نوشته شده توسط
- یوسف اکبری
- شاعر:
-
احسان جاودان
ارسال دیدگاه