خلوته دور تو هر شب و روز
حتی آقا یه زائر نداری
جز کبوترهای قبر خاکیت
زائرای مجاور نداری
دلم میگیره تا دَم از / غربت تو میزنم
اشک چشام روضه خونه / بیقرار حسنم ۲
کریمی و برا - دلم مقدسی
عزیز فاطمه - عزیزترین کسی
آقام آقام حسن ۴
ظاهراً بی حرم هستی اما
باطناً بانی هر حریمی
عمریه حاجتامو تو دادی
راستی راستی که خیلی کریمی
یادمه مرد شامی شد / سر به راه از کرمت
منم فقیر لطفتم / ای به قربون غمت ۲
تا روز محشرم - تویی امید من
سر پل صراط - میگم امام حسن
آقام آقام حسن ۴
هر شب جمعه دلها میون
صحن زیبای مولام حسینه
زائر هر شب جمعه ی تو
شک ندارم که آقام حسینه
میاد با گریه میشینه / از غماش برات میگه
از لب تشنه ش کنارِ / موجای فرات میگه ۲
میگه دیدی داداش - من و زمین زدن
رو خاکا جون دادم - نبود برام کفن
آقام آقام حسن ۴
- جمعه
- 26
- آبان
- 1402
- ساعت
- 1:45
- نوشته شده توسط
- یوسف اکبری
- شاعر:
-
یاسین زندی
ارسال دیدگاه