• دوشنبه 5 آذر 03

 رضا قاسمی

شهادت حضرت رقیه(س) -(روضه‌ات را قصه‌ می‌گفتم برای دخترم)

215

روضه‌ات را قصه‌ می‌گفتم برای دخترم
گریه کردم تا سحر با های‌های دخترم

گفتم از آب و غذا افتادی از روز دهم
غصه خورد آنقدر، کم شد اشتهای دخترم

نیمه‌شب‌ها می‌پَرم از خواب تا ویرانه‌ات
با صدای گریه‌های بی‌صدای دخترم

با عروسک‌های زیرِ خیمه‌ی چادرسیاه
اشک می‌ریزیم، پای روضه‌های دخترم

آستین را برد بالا؛ گفت بابا گوش کن
نوحه می‌خواند النگوی طلای دخترم

تا زمین می‌خورد، می‌دیدم شبیه قصه‌ات
اشک را در خنده‌های زخمِ پای دخترم

هیچ دختربچه‌ای را زود بی‌بابا نکن
گریه کردم بارها با این دعای دخترم

اشک‌هایش ریخت، روی گنبدِ نقاشی‌اش
یک حرم زائر شدم در کربلای دخترم

روضه‌ات جاری‌ست، در دنیای دختردارها
حاجتم را داد، ممنون از خدای دخترم

  • جمعه
  • 26
  • آبان
  • 1402
  • ساعت
  • 14:34
  • نوشته شده توسط
  • یوسف اکبری

برای بارگذاری فایل در سایت اکانت مداحی بسازید



ارسال دیدگاه



ورود با حساب گوگل

ورود کاربران