*زمینه*
در پناه فاطمه
با نگاه فاطمه
زندگی میشه از نور حق منجلی
با دعای فاطمه
از عطای فاطمه
ما شدیم خادم بچه های علی
با همون دست شکسته
با همون بازوی خسته
مادر برام دعا کن
با همون اشکای جاری
توو قنوتت که می باری
مادر برام دعا کن
دعای تو دوای درد عالمه
گداتن آسمون و زمینا همه
فصل عزای مادره پس بگیم
آجرک الله پسر فاطمه
فاطمه 4
راضیه و مرضیه
یا حوراء الانسیه
طیبه ، فاضله ، عابده ، عالمه
شفیعه و رشیده
صدیقه الشهیده
قانته ، صالحه ، زاهده ، فاطمه
گفته در شأن تو بابا
که تویی ام ابیها
ما عرفناکِ بوالله
خدا راضی میشه از ما
وقتی راضی باشه زهرا
ما عرفناکِ بوالله
ای محور حدیث اهل کسا
ای پاره ی تن رسول خدا
اجازه میدی که مثه سیّدا
بگیم به تو ما همگی {امّنا}
مادرم 4
مادر اومد پشت در
چل نفر به یک نفر
مادر و میخ در، ضربه ی بی هوا
چادری که روزیه
آسمونا رو میده
پر شد از خاک و خون پر شد از رد پا
با همون پهلوی خونی
با همون قد کمونی
فاطمه به فکر آقاست
فضه رو فقط صدا کرد
یه نگاه به مرتضی کرد
فاطمه به فکر آقاست
علی امامه و شبیه حرم
محاله که ازش دمی بگذرم
شیعه شدم یعنی که توو راه عشق
تا به ابد مقلّد مادرم
یا علی4
التماس دعا
- دوشنبه
- 20
- آذر
- 1402
- ساعت
- 13:44
- نوشته شده توسط
- وحید ولوی
- شاعر:
-
وحید ولوی
ارسال دیدگاه