ما را صدا کنید و از این غم رها کنید
درد دل شکسته ی ما را دوا کنید
تا خانه ی امام رضا کوچه وا کنید
ما را گدای سفره ی ابن الرّضا کنید
بر پا کنید، محشر مُلک وجود را
ما بنده ایم درگه سلطان جود را
_
سرسبزی بهار جوادالائمه است
لبخند روزگار جوادالائمه است
فیاض نامدار جواد الائمه است
ما عبد و سفره دار جوادالائمه است
جلوه به جلوه آیه ی عظمای حق تویی
با این حساب حجّت کبرای حق تویی
_
آنان که سر به خاک سرای تو میزنند
آنان که بال و پر به هوای تو میزنند
آنان که دم ز صلح و صفای تو میزنند
آنان که لب به آب و غذای تو میزنند
تاج سر منند و عزیز دو عالمند
اینها شهید زبده ی اولاد آدمند
_
ای نور حقّ، به نور هدایتگرت سلام
روح وفا به رسم وفا محضرت سلام
تا روز حشر ، بر نسبِ اطهرت سلام
از نسل پاک فاطمه، بر مادرت سلام
ما جانمان فدای عروس پیمبر است
وقتی سلام از لب موسی بن جعفر است
_
هم اینکه گوشواره ی عرش امامتی
هم مهر آسمان بلند کرامتی
در روزگار حادثه حصن سلامتی
دیان دین، قیامت صبح قیامتی
دین خداست زنده به اعجاز کردنت
در بین گاهواره زبان باز کردنت
_
عاشق اگر به نور چراغ سحر خوش است
امشب دل پدر به نگاه پسر خوش است
خورشید با نظاره روی قمر خوش است
ای خوش بحال شیعه ز بس این خبر خوش است
دیگر خوشی به مُنکر ابتر نیامده
مولود از این که با برکت تر نیامده
_
قربان آن که از کرم بی حساب گفت
یا که نگفت، یا که به راه صواب گفت
از علم بی کرانه ی ختمی مآب گفت
بر سی هزار مساله وقتی جواب گفت
دیدند در مناظره زهرای اطهر است
از وارثان دانش عظمای حیدر است
_
ای شأن آیه ی شهدالله تا ابد
آگاه بوده از ازل، آگاه تا ابد
جُز سالکان راه تو گمراه تا ابد
خصم خداست خصم تو والله تا ابد
هر کس مطیع توست، مطیع خدا بود
ورنه هلاک معرکه ی ابتلا بود
_
راه نجات ماست دخیل شما شدن
سمت خدا پریدن و از خود رها شدن
آقا شدن، عزیز شدن، آشنا شدن
با حاجت نخواسته حاجت روا شدن
ما زنده ایم زنده به آب ولایتت
ای آبروی ما کرم بی نهایتت
_
لب را تکان بده، به لب ما دعا ببخش
کور آمدیم، دیده ی ما را شفا ببخش
بر سائلت، ز خاک مصلّا طلا ببخش
باب المراد طایفه جانی به ما ببخش
جانی که نذر راه امام زمان شود
تا بی قرارِ مقدمِ آرامِ جان شود
__
حبیب اولیائی فر/ قم المقدسة
- یکشنبه
- 1
- بهمن
- 1402
- ساعت
- 12:54
- نوشته شده توسط
- یوسف اکبری
ارسال دیدگاه