• چهارشنبه 16 آبان 03


پیش چشمان تر من پسرم افتاده(زبانحال سیدالشهدا با حضرت علی اکبر(ع))

168
1

زبانحال سیدالشهدا با حضرت علی اکبر(ع)

با که گویم چه غمی بر جگرم افتاده

تیشه بر ریشه ی نخل و ثمرم افتاده

.

با که گویم؟!چه کنم؟! دق نکنم؟!جان ندهم!

پیش چشمان تر من پسرم افتاده

.

تو زمین خوردی و رفته رمق از زانوی من

لرزه بر دستم و پا تا به سرم افتاده

چشم من تار نمیدید ولی ، تار شده

از همان لحظه که بر تو نظرم افتاده

.

چه بلایی سرت آوردن علی جان همه ی

تکه های بدنت در گذرم افتاده

.

پر خونی پر تیری پر زخمی تو علی

شرر غم به دل شعله ورم افتاده

.

از سر کینه ی با اسمِ تو ریزت کردند 

ریز ریزی تو  و من بال و پرم افتاده

.

پاشو از خاک که بر چشم ترم میخندن

 چشم لشگر به تن محتضرم افتاده

 

 

رامین برومند(زائر)

۱۴۰۳/۰۴/۱۷

  • دوشنبه
  • 18
  • تیر
  • 1403
  • ساعت
  • 11:2
  • نوشته شده توسط
  • رامین برومند(زائر)

برای بارگذاری فایل در سایت اکانت مداحی بسازید



ارسال دیدگاه



ورود با حساب گوگل

ورود کاربران