خداوندا چرا روزم سیاه است
چرا تا صبح چشمانم به راه است
چرا نومید می باشم خدایا
کخ نومیدی خودش جرم و گناه است
چرا تاریک گشته روزگارم
چرا عالم به پیش من سیاه است
چرا پنهان زچشم خلق گشته
کسی که بر جهان پشت و پناه است
به هرجا می روم ره بسته بینم
چرا بسته به رویم شاهراه است
برای رفتن در خانه او
چرا مانع زمن جند و سپاه است
چرا حکم خدا اجرا نگردد
چرا بسته به رویم دادگاه است
خداوندا چرا مهدی نیامد
که او هم دادرس هم دادخواه است
رضایی سوخته از هجر رویش
دو چشم اشکبار او گواه است
شاعر؟؟؟
- یکشنبه
- 1
- بهمن
- 1391
- ساعت
- 21:5
- نوشته شده توسط
- عفاف
ارسال دیدگاه