• دوشنبه 3 دی 03


در فراق امام زمان (عج ) ( ساکن میکده بودم چه کنم رفت ز دست )

1030
2

ساکن میکده بودم چه کنم رفت ز دست
توبه ام باز شبیه لب پیمانه شکست
عشق تو حفظ شده در دل ما نسل به نسل
به امانت برساندن به ما دست به دست
دست خالی به خدا تا صف محشر نشود
هر که یک دفعه سر راه دو دلدار نشست
من به خود عاشق رویت نشدم دل بکنم
دست حق بر سر زلف تو دل ما را بست
شادم از گریه که مانند تو می گردم من
بهترین نعمت در دو جهان این اشک است
کی فراهم بشود بهر فرج هر چه که نیست
به فدای قدم یار شود هر چه که هست
جواد حیدری

  • یکشنبه
  • 1
  • بهمن
  • 1391
  • ساعت
  • 21:21
  • نوشته شده توسط
  • عفاف

برای بارگذاری فایل در سایت اکانت مداحی بسازید



ارسال دیدگاه



ورود با حساب گوگل

ورود کاربران