#امام_حسین_علیه_السلام
#شب_زیارتی_ارباب_بیکفن
#اربعین_۱۴۰۳
در ازل ما را نوشتند از محبّانِ حسین(ع)
تا قیامت دستِ ما باشد به دامانِ حسین
کربلا ما را به سوی خود هدایت میکند
تا چراغی هست روشن در شبستانِ حسین(ع)
چیست در نامِ حسین اینگونه دل را می برد
پس هزاران جانِ ما بادا به قربانِ حسین
لحظه ای از یاد او جان و دلم غافل نشد
می کُشد آخر مرا این دردِ هجرانِ حسین
گریه هایم را غزل کردم برای غربتش
شد ردیف و قافیه یکسر نواخوانِ حسین
آرزویی در دلِ من نیست جز یک اربعین
پای شش گوشه شوم زوّار و مهمانِ حسین
هستی ام را می کنم نذرِ علیِ اصغرش
خواستارم از خدا لطفِ فراوانِ حسین
روضه دارد می رود کم کم به سمتِ کربلا
اشک می ریزم برای جسمِ بی جانِ حسین
سینه از کرب و بلایش زخم دارد تا ابد
ای به قربانِ حسین و کامِ عطشانِ حسین
من که بیمارم در این دارالشفای عاشقان
نسخه من گرد و خاکِ کنجِ ایوانِ حسین
می نشینم روبروی قابِ چشمانِ ضریح
تا بگیرم حاجتِ خود را ز دستانِ حسین
ما مرامِ عاشقی را از حسین آموختیم
عشقِ ما یعنی همان در پای پیمانِ حسین
راه را گم کرده ای آقا نشانت می دهد
خانه ی امنِ جهان، آغوشِ احسانِ حسین!
#دلتنگ_کربلا_حرم_روضه
#پنجشنبه_۱_۶_۱۴۰۳
#هستی_محرابی
@Asharemehrabi
- جمعه
- 2
- شهریور
- 1403
- ساعت
- 11:40
- نوشته شده توسط
- ۰۹۱۱۳۵۲۶۵۲۹
- شاعر:
-
هستی محرابی
ارسال دیدگاه