به سبک خدایا عاشقان را...
بیا مهدی بیا بابا ببین جان بر لبم من
ز سوز تشنگی در محنت و تاب و تبم من
رسان آبی به من بابا که خشکیده لبانم
دم آخر به یاد طشت و یادِ خیزرانم
خدا خیرت دهد که
به من آبی رساندی
ولی گویا عزیزم
برایم روضه خواندی
دم آخری زِ غربت شده روان اشکم زِ دیده
به یاد حسین که لب تشنه شد سرش از تن بریده...
- یکشنبه
- 25
- شهریور
- 1403
- ساعت
- 11:24
- نوشته شده توسط
- ابوالفضل عابدی پور
- شاعر:
-
امیر عباسی
ارسال دیدگاه