خالقش او را شبیه خود نمایان کرده است
مدفنش را قبله گاه پاک انسان کرده است
کل عالم شوره زار و عشق او باران بُوَد
کل عالم را خدا محتاج باران کرده است
هر که از چیزی بگیرد عزت خود را ، خدا
اسم احمد را شرافت بخش قران کرده است
ماه از شوق وصال او گریبان چاک کرد
این حقیقت را در عالم ماه عریان کرده است
در میان "میم" اسمش کل اسرار خداست
فرق احمد با احد را "میم" پنهان کرده است
هر کریمی خورده از جامش نَمی شُربِ طهور
با همان انعام لطفی بر کریمان کرده است
شک ندارم بر کریمان کارها را از صفا
سید اولاد ادم صاف و آسان کرده است
تیغ تیز و جبر و اجباری نباشد او به عشق
هر دل ویرانه را هم سنگ سلمان کرده است
او طبیب هر نفوس است و شفیع هر ذنوب
بر در بیت اش بیاید هر که عصیان کرده است
با نسیمی که سحر از بوی گیسویش وزد
باد شیرین صبا را شاد و خندان کرده است
اَحسن الحال است و او را یا محول گفته اند
شام دل را ماه عشق او درخشان کرده است
جان محمد باشد و جانان علی بیشک خدا
کل خلقت را فدای جان و جانان کرده است
سـجاد احمدیان
- شنبه
- 31
- شهریور
- 1403
- ساعت
- 13:35
- نوشته شده توسط
- ابوالفضل عابدی پور
ارسال دیدگاه